• معرفی شهرستان خواف

    معرفی اجمالی شهرستان

         شهرستان کنونی بخشی از خواف وسیع است که در شرق ایران روزگاری باعنوان مرکز فرهنگی از رونق اقتصادی، کشاورزی و دامداری زیادی برخوردار بوده است. طبق آثار و بقاياي موجود بويژه سفال‌هاي جمع آوري شده از سطح برخي محوطه‌هاي سطح شهرستان،‌ قدمت اين منطقه به هزاره دوم و سوم قبل از ميلاد برمي گردد. مهم‌ترين آثار تاريخي مربوط به قبل از اسلام در خواف شامل ‌محوطه و بناي رباط زيارت،‌ قلعه بزه،‌ بناي سنگي سيراوند و... مي باشد خواف بزرگ از ولايات وسيع خراسان بوده كه مساحت فعلي آن يك دهم گذشته مي باشد و تا قرن هشتم هجري بر اساس اسناد تاريخي،‌ بعضي از سال‌ها،‌ شامل شهرستان‌هاي فعلي تربت حيدريه،‌ رشتخوار،‌ خواف و قسمتي از نقاط مرزي كه فعلا جزو افغانستان هست بوده است. از معصوم عليشاه تبريزي،‌ صاحب طرائق الحقايق،‌ نقل است كه خواف بزرگ بواسطه طول زيادش به دو قسمت بالاخواف و پايين خواف تقسيم شده استكه به خوافين معروف شده،‌ خواف بالا تا تربت و توابع آن و خواف پايين تا نزديكي هاي هرات ادامه داشته است. مرحوم مشكور نيز در تاريخ ايران باستان مي گويد: خواف از مناطق عهد اشكاني و ساساني بوده،‌ جزء شهرهاي آباد نيشابور يا ابرشهر و سرزمين پارت محسوب مي شده است. صاحب نزهت القلوب در سال 740 هجري خواف را جزء هرات آورده كه داراي سلامي و زوزن است ميوه هايش انگور،‌ انار،‌ انجير، خربزه،‌ مردم آن حنفي مذهب مهمان نواز،‌ خيرو توليدات آن ها كرباس، ابريشم و روناس است.

          جاده ابریشم که از قدیمی ترین پل های ارتباطی دنیای قدیم بوده از ایران می گذشته است طبق گفته شادروان عبدالحسین زرین کوب شاخه ای ازاین جاده از خواف می گذشته است که این دلیل گویا و واضحی است بر سابقه این شهر در تبادلات تجاری و فرهنگی دنیای قدیم. خواف بدلیل جاذبه های خاص خود از قدیم الایام مورد توجه بوده است خصوصاً زمانی که رونقی در کار خود داشته است و از نظر قدمت و ابنیه تاریخی و گروههای مختلف دانشمندان از جمله فقها، ریاضی دانان، عرفا، مورخین، اطباء و مشاهیر فراوانی مورد توجه خاص و عام بوده است. سامان خواف و زوزن به تبع ایران شرقی در طول نیمه دوم قرن سوم هجری در قلمرو حکومت پسران لیث صفاری 54- 290 هجری) قرار داشت و جزء اقطاعات برادر کهتر آنان علی بن لیث بود. البته نفوذ رجال خواف در دستگاه های سلطنتی و با سمت های ارجمند تا اواخر دوره تیموریان هم ادامه می یابد. هجری به وزارت سلطان حسین بایقرا رسید و تا سال 892 که معزول گردید این مقام را دارا بود. از طرفی اگر این قول را درست بدانیم که خواجه نظام الملک مرد قدرتمندی که 35 سال صاحب اختیار اداره ایران بود از بازماندگان ملوک زوزن باشد منطقه خواف تا اواخر عهد ملک شاه و سپس تا پایان دوره سلجوقیان که پسران نظام الملک نبض قدرت را در دست  داشتند، به اعتبار وجود آنان رو در اعتلا و آبادی بوده است.

          اکثر مورخان متفق القولند که تا اندکی بعد از حمله مغول خواف جزء توابع نیشابور بوده و بعد از آن تا عصر قاجاریه، از ولایات هرات به شمار می رفته است. جغرافیدان و مورخ اسلامی قرن سوم هجری "ابن رسته" در اعلاق النفیسه گوید: نیشابور، شهرها و روستاهای مهمی داشته که می توان  به باخزر، جوین، بیهق، ارغیان، زوزن، خواف، اشبند اشاره نمود. "ابن حوقل" در قرن چهارم هجری نوشته شهرستان نیشابور بسیار وسیع است، روستاهای آباد و شهرهای نامدار مانند بوزجان، خایمه، سلومک، سنگان، زوزن، سبزوار، ترشیز، اسفراین دارد. صاحب نزهت القلوب در سال 740 هـ.ق خواف را جزء هرات آورده که دارای سلامه و زوزن است و میوه هایش انگور، انار، انجیر، خربزه و زردآلو و مردمش حنفی مذهب‌اند و مهمان‌نواز، خیر و به حج علاقه دارند. تولیدات آنها کرباس، ابریشم، روناس هست.

          لسترنج مستشرق انگلیسی که تحقیقات خود را از منابع قرن 3-7 مثل یعقوبی و حموی گرفته می گوید: در جنوب غرب باخرز ناحیه خواف است که دارای انگور و انار بوده و شهرهای سلومک، سنگان و خرجرد از توابع آن است. یاقوت و مقدسی به زوزن اشاره ای داشته که به علت اهمیت تجاری و ارتباط با سلامه، خرجرد، قاین و داشتن علما به بصره کوچک معروف شده است. که دارای آتشکده است. این ولایت از سال 1249هـ.ق که هرات از ایران جدا شد به تابعیت مشهد درآمد و مانند سابقش تحت عنوان ولایت خواف و باخرز به مرکزیت خواف شامل 6 بلوک بوده است. اگر به قول شهرستانی اعتماد کنیم بنای خواف مربوط به نیمه اول قرن دوم هجری می باشد. خواف و 6 شهر دیگر در دهه سوم هجری به دست مسلمانان فتح می شود و قیس بن هیثم سلّمی بر این دیار به حکومت می نشیند.






     

    تاريخ كهن شهر

    وجه تسميه

         نام خواف داراي سابقه‌ي تاريخي طولاني است. جغرافي دانان اسلامي مانند ‌ياقوت حموي در معجم البلدان، بغدادي در مراصد الاطلاع، مقدسي در احسن التقاسيم، حمدالله مستوفي در نزهت القلوب، حافظ ابرو در جغرافياي تاريخي، قزويني در آثار البلاد، ابوالفضل بيهقي در تاريخ بيهقي و بسياري ديگر از منابع تاريخي اين واژه را به شكل «خواف» كه «خاف» خوانده مي شود، نوشته اند. با اين كه واژه‌ي «خواف» فارسي است و تغيير شكل‌ يافته‌ي « خاف » مي‌باشد، عـده‌اي درباره‌ي نامگـذاري آن به لغات عربي متوسل مي‌شوند و مي‌گويند چون خواف در بن بست قرار داشته و از تـرس راهزنان و هواي گرم آن مردم در خوف و هراس به سر مي برده اند، بدين سبب آن را «خواف» گفته اند، در صورتي كه نام خواف زماني به وجود آمده كه مانند امروز در بن بست قرار نداشته كه چنين حدس زده شود، بلكه از هزاره هاي قبل از اسلام اين نام برده مي شود. در زمان هاي گذشته اين منطقه شاهراه تجارتي جاده‌ي ابريشم بوده و براي حمل آتش مقدس زردشتيان و از جاده‌ي آذربايجان به سيستان از اين محل عبور مي كرده است. همچنين در مسير راه هاي هرات، نيشابور، گناباد، قاينات و زوزن قرار داشته است و نمي توان باور كرد منطقه اي كه در مسير چنين جاده هاي معتبري قرار داشته باشد، مردم و‌ يا مسافران آن قدر در خوف و ترس به‌سر‌برند كه نام خواف را به معناي خوف و ترس بنامند.

         خواف از ولايات وسيع و بسيار قديمي ايالت خراسان بوده كه وسعت آن نسبت به گذشته هاي دور در حدود‌ يك بيستم مي باشد. بر اساس اسناد تاريخي تا قرن هشتم هجري به طور متناوب و‌ يا در بعضي سنوات شامل شهرستان فعلي تربت حيدريه و شهرستان كنوني خواف و قسمتي از نقاط مرزي كه اكنون جزء خاك افغانستان است، بوده و حدود آن از مشرق به بادغيسات هرات و از جنوب به بيابان متصل به فراه و از شمال به نيشابور و از مغرب به گنابـاد و قهستان نوشته اند. چنان كه فصيح خوافي و مؤلف احسن التواريخ به سنجان و‌ يا سنگان زاوه‌ي خواف اشاره كرده اند و اين عبارت نشان دهنده‌ي آن است كه زاوه (تربت حيدريه) در قرن هشتم و نهم هجري از توابع حكومت خواف بوده است. اين ولايت در عهد قاجار نيز به علت طول زياد به دو قسمت «بالا خواف» و «پايين خواف» تقسيم شده كه به «خوافين» اشتهار داشته، زيرا خواف بالا تا تربت حيدريه و خواف پايين تا نزديك هرات ادامه داشته است. همان طور كه گفته شد، اكنون قسمتي از خواف قديم در خاك افغانستان واقع است. مؤلف كتاب «قاموس جغرافياي افغانستان» نوشته است: «به‌ يادبود خواف قديم هم اكنون قريه اي در حكومت بادغيسات هرات به همين نام وجود دارد».

          به طور كلي تمام منابع تاريخي متفق القولند كه ولايت خواف در طول دوران حيات خود از ولايات مهم خراسان بوده و تا اندكي بعد از حمله‌ي مغول و‌ يا به قول صفي‌الدين بغدادي تا سال 700هـ.ق از توابع نيشابور محسوب مي شده و پس از آن از اعمال هرات به شمار مي‌رفته است. مردم آن جا حنفي مذهب و شريعت رو و در آن مذهب به غايت صلبند و غريب دوست باشند و مايل به خيرات و حج باشند و در آن جا ابريشم و روناس بسيار باشد.

          حافظ ابرو دانشمند و مورخ قرن هشتم و نهم هجري كه خود خوافي الاصل بوده، خواف را چنين توصيف كرده است: «شرقي ولايت خواف اعمال باخرز است و غربي اعمال قهستان و شمالي ولايت زاوه اعمال نيشابور و جنوبي بياباني كه ميان فراه و سيستان و قهستان است و خواف را از قديم اعمال نيشابور مي گرفته اند. فامّا حالا مدت‌هاي مديدي است كه از حساب هرات است و داخل ديوان هرات مي دارند و خواف ناحيتي است مشهور، مردم بزرگ از آن جا برخاسته اند، از علما و ملوك و وزرا، جد اعلاي محمد مظفر– كه پدر شاه شجاع بود– از خواف است. ملك زوزن – كه مدتي حكومت كرد– در آخر دولت خوارزمشاهيان از زوزن خواف بود. ملك شمس الدين محمد انار– كه در زمان دولت خوارزمشاهيان لشكركش و سپهسالار بود– از خواف است و دانشمندان معتبر و وزراي توانمند بسياري از خواف بوده اند. در خواف مزارع و قراء بسيار است و كان آهن دارد كه كار مي كنند و مردم آن جا سني پاك مذهبند و آب ايشان از كاريز است و آب رود اندكي دارد و درخت بسيار بود، ابريشم حاصل شود و از ميوه همه نوع باشد به خصوص انار بسيار بود و پنبه نيز بسيار باشد.»

         خواف از سال 1316 هـ.ش ولايت باخرز از بخش هاي شهرستان مشهد شد و خواف نيز عنوان ولايت و استقلال خـود را از دست داد و‌ يكي از بخش هاي تابع تربت حيدريه گرديد. با اين وجود در بين بخش هاي ديگر اهميت سياسي بيشتري داشت. تا اين كه در سال 1368 هـ.ش پس از تحولات زياد از تربت حيدريه جدا و به شهرستاني مستقل با مركزيت شهر رود (مشهور به خواف) تبديل گرديد، در صورتي كه اين شهر از سال 1314 داراي شهرداري شده بود. در حال حاضر(سال 1390 هـ.ش) شهرستان خواف داراي 5 شهر به نام هاي خواف (رود)، نشتيفان، سلامي، سنگان و قاسم آباد زوزن است.


    مهم ترين رويداد هاي تاريخي خواف

          مـردم خواف در سال 18هـ.ق پس از اين كه احنف بن قيس شهر هرات را به تصرف خود درآورد، اسلام را پذيرفتند اما تا سال ها بعد در گوشه و كنار خواف زردشتيان بر آيين خود بودند و مقاومت مي كردند. در منطقه‌ي بالاخواف، خرگرد و به خصوص در سنگان مقاومت زردشتيان حدود 150 سال طول كشيد. در نهايت چون تاب مقاومت نيافتند، به ديار هند مهاجرت كردند و در آن جا شهري به‌ياد سنگان به نام سنجان بنا نهادند.
         از وقايع تاريخي ديگر خواف مي توان از حضور حسن صباح نام برد. وي چون به فراست و تدبير مردم پي برد از حمله و تسلط خود بر خواف منصرف گشت و به قهستان رفت. بعدها در برگشت در قلاع كوه خيرآباد بالا خواف پيروان خود را مستقر كرد. دوباره در سال 549 هـ.ق به خواف حمله كرد كه اين حمله نيز به شكست منجر شد. در بعضي از كتاب هاي تاريخ قديم از جمله تاريخ جهانگشاي جويني از حمله‌ي مغولان به خواف و خرابي و قتل و غارت منطقه به دست اين قوم مهاجم‌ ياد شده و تاريخ آن را حدود سال 618 هـ.ق ذكر مي كند. ‌يكي ديگر از وقايع مهم خواف كه بايد آن را ذكر كرد؛ زلزله‌ي ويرانگر سال 737 هـ.ق است كه در اثر آن خواف و زوزن به ويرانه بدل گشت. بر اساس اقوال مورخان قريب به سي هزار نفر در اين زلزله كشته شدند. گويند شاه اسماعيل نيز در تعقيب مخالفان خود به خواف حمله كرد و از آن جا قصد هرات را داشت ولي با تدبير و وساطت خواجه نظام الملك خوافي، وزير سلطان حسين بايقرا، از حمله منصرف شد و امان نامه براي سلطان فرستاد. همچنين نادر شاه – در زماني كه فرمانده‌ي كل قواي شاه طهماسب بود– در تعقيب افاغنه اي كه در منطقه بودند، در خواف حضور‌يافت. وي پس از سركوب مهاجمان، باقيمانده را وادار به فرار كرد. تركمن ها نيز در عهد ناصرالدين شاه، خواف را از حمله و قتل و غارت بي نصيب نگذاشتند.


    ویژگی های طبیعی و جغرافیایی

         شهرستان مرزی خواف با مساحتی حدود 9797 کیلومتر مربع از شمال به شهرستان رشتخوار، از شرق به افغانستان و شهرستان تایباد، از جنوب به قاین و از غرب به شهرستان‌های گناباد و تربت حیدریه و محدود می‌گردد. مرکز این شهرستان شهر خواف است. بر اساس اخرین تقسیمات کشوری شهرستان خواف دارای 5 شهر به نام خواف، سنگان، سلامی، قاسم‌اباد و نشتیفان می باشد. این شهرستان همچنین دارای 4 بخش و 8 دهستان است. معدن سنگ‌آهن سنگان یکی از بزرگ‌ترین معادن خاورمیانه به شمار می رود. کشاورزی و دامپروری نيز اساس فعالیت های اقتصادی منطقه را تشکیل می دهد.


    طبيعت

         خواف داراي آب و هواي خشك و بياباني با زمستان‌هاي نسبتاً سرد و كم بارش و تابستان‌هاي گرم و خشك مي باشد. بارندگي در اين شهر به صورت باران و تا حدودي برف است و ميزان آن از غرب به جنوب كاهش مي‌يابد. ميانگين بارندگي سالانه بر اساس اطلاعات به دست آمده از نقشه‌هاي خطوط هم باران بيانگر دامنه‌ي تغييرات سالانه‌ي 130 تا 150 ميليمتر و در ارتفاعات تا 165 ميليمتر مي باشد. ميانگين حرارت سالانه حدود 18 درجه‌ي سانتيگراد است كه حـداكثر مطلق درجه‌ي حرارت در تير ماه به 45 درجه‌ي سانتي گراد و حداقل مطلق درجه حرارت در بهمن ماه به 7 درجه زير صفر مي رسد.


    اقتصاد و مشاغل

         اقتصاد منطقه‌ي خواف و منبع درآمد مردم بيش تر بر پايه‌ي باغداري، زراعت، دامپروري، تجارت و پرورش طيور و كارگري است. كشاورزي در اين منطقه به صورت ديم و آبي مي‌باشد. مهم‌ترين منبع آبياري زمين‌هاي كشاورزي در گذشته آب قنات بوده و اكنون چاه عميق و نيمه عميق مي‌باشد. عمده‌ترين محصولات كشاورزي انواع نهال‌هاي ميوه و تزييني، توتون، زعفران، سير، چغندرقند،جو، گندم، صيفي جات،كنجد و... مي‌باشد. در زمينه‌ي باغداري محصولاتي چون: انگور، زرد آلو، انجير، توت، بادام، پسته، شفتالو و... توليد مي‌شود. لازم به ذكر است كه امروزه كشت نهال به صورت تجاري، اقتصاد نشتيفان را رونق بخشيده است و عمده ترين علل پرورش آن جهت جلوگيري از خسارت بادها بوده  است. گونه هاي منحصر به فرد و نادر نهال در اين منطقه عبارتند از: كاج الدار، كاج خمره‌اي و مخروطي، سرو، سرو نقره‌اي، سرو ناز، سرو خمره‌اي، گل رز، بادام و انواع توت و شاتوت، زيتون تلخ، ابريشم مصري و...
         ساكنان اين منطقه علاوه بر فعاليت‌هاي كشاورزي و دامداري به كار تجارت و فعاليت در معدن سنگان كه بزرگ‌ترين معدن سنگ آهن در خاورميانه مي باشد و همچنين ساير كارخانجات موجود در شهرستان اشتغال دارند.


    صنعت در خواف

    معدن سنگ آهن سنگان خواف

         مجموعه کانسارهای سنگ آهن سنگان در فاصله حدود 300 کیلومتری جنوب شرقی مشهد، 68 کیلومتری جنوب غربی تایباد، 40 کیلومتری جنوب شرقی خواف و 18 کیلومتری شمال شرقی سنگان در استان خراسان رضوی و نزدیک مرز افغانستان قرار دارد. محدوده در برگیرنده این مجموعه کانساری به شکل مستطیلی به طول تقریبی 22 کیلومتر و عرض 10 کیلومتر می باشد که شامل کانسار های غربی (پنج کانسار تپه قرمز،A ،B ، C شمالی و C جنوبی) کانسارهای مرکزی (دو کانسار باغک و دردوی) و کانسارهای شرقی (شش کانسار می باشد. حداكثر ارتفاع منطقه 1812 متر مي‌باشد. اين منطقه داراي آب و هواي کويري خشک و با متوسط بارندگي ساليانه 150 تا 250 ميلي‌متر در سال همراه با وزش بادهاي تقريباً دائمي است كه در 6 ماهه‌ي اول سال سرعت آن به بيش از 50 کيلومتر در ساعت مي‌رسد. سنگ آهن سنگان از لحاظ کمي از بزرگ‌‌ترين معادن کشور و از نظر کيفي محصول توليد شده قابل رقابت در بازارهاي جهاني و قابل استفاده در کارخانه‌هاي فولادسازي کشور است و همچنی می توان به کارخانه شیر، صابون و کارخانه قند اشاره کرد.


    نیروگاه بادی در خواف

         یکی از ظرفیت های بالقوه و مهم شهرستان نیروگاه‌های بادی می باشند که با توجه به اینکه خواف و بویژه سنگان در مسیر تونل بادی (بادهای 120 روزه سیستان) قرار دارند، این پتانسیل خدادای برای تولید برق و شکوفایی اقتصادی منطقه و استان و ایجاد اشتغال استفاده بهینه برد که در سال‌های اخیر چند شرکت از جمله شرکت بهین ارتباط مهر جهت راه‌اندازی توربین‌های بادی وارد عمل شده اند.



     

تمامی حقوق این پورتال متعلق است به اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی مجری پورتال : شرکت داده پردازی پویان ابتکار شرق